تغییرات اقلیمی اغلب سخت‌ترین اثرات را بر فقیرترین و خرده مالکان زارع در کشورهای در حال توسعه دارد که در بین آنهایی هستند که بیش از همه در معرض خطرند. با پس اندازهای محدود، دسترسی محدود به اعتبار و دسترسی نامشخص به زمین، آب و غیره، کشاورزان فقیر قادر به مقابله با بلایای فزاینده مکرر، فصل‌های بد در حال رشد و یا تخریب زمین‌های کشاورزی نیستند.
 
به همین دلیل، ایجاد مقاومت در برابر تغییرات آب و هوایی در بین سهامداران خرد، محور اصلی کار آژانس‌های توسعه و سازمان‌های بشر دوستانه از جمله بانک جهانی، سازمان غذا و کشاورزی و بنیاد گیتس است. راه حل‌های فعلی غالباً به شدت بر افراد و خانواده‌ها تمرکز دارند، به عنوان مثال با دستیابی آنها به بیمه یا بذر مقاوم در برابر خشکی.
 
همه اینها بسیار خوب است، اما چنین تمرکزی تمایل دارد که از ریشه‌های عمیق‌تر تاریخی آسیب پذیری در برابر تغییرات آب و هوایی غافل شود و به همین دلیل نتواند بلند مدت را در نظر گیرد. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، میراث تاریخی استعمار در وهله اول نقش بسیار مهمی در شکل گیری آسیب پذیری‌ها دارد. این به طور کلی صحیح است که الگوهای نابرابری اغلب به شدت توسط میراث استعماری شکل می‌گیرند، اما همچنین به روش‌های خاص‌تری نیز به وجود می‌آیند.
 
به عنوان مثال، در تحقیقات من در مورد تاریخ بدهی، خشک سالی و کشت بادام زمینی در سنگال، من نشان داده‌ام که چگونه آسیب پذیری آب و هوایی در الگوهای ایجاد شده در اوایل قرن بیستم ریشه دارد.
 

تصویر: برداشت کنندگان بادام زمینی، Seine de Saloium ، سنگال ، نوامبر 2012 Sviluppo / Shutterstock.com
 

رونق بادام زمینی

زراعت بادام زمینی در سنگال اکثراً برای آبیاری به بارندگی متکی است. در نتیجه، به ویژه در برابر نوسانات بارندگی سالانه بسیار آسیب پذیر است. در دهه گذشته چندین بار خشک سالی شدید و ناکامی در برداشت محصولات کشاورزی وجود داشته است، و یک خشک سالی فاجعه بار در بیشتر سال‌های دهه‌های 1970 و 1980 تأثیرات ماندگاری بر روی پوشش گیاهی و کیفیت خاک داشته است.
 
نواحی رشد بادام زمینی، که 40٪ از زمین‌های کشاورزی سنگال را در بر می‌گیرد، هنوز هم به میزان قابل توجهی از دسترسی به آبیاری کمتر برخوردار هستند و به طور نامتناسبی تحت تأثیر نوسانات بارندگی قرار دارند. این حتی در سایر مناطق سنگال نیز درست است، از جمله جاهایی که تولید باغبانی با شروع از دهه 1980 پذیرفته شد، و نیز دره رودخانه سنگال، که در آن برنج اخیراً به عنوان یک محصول مهم صادراتی ظاهر شده است.
 
تکیه کشاورزان بادام زمینی به بارندگی در واقع محصول شرایط تاریخی بسیار خاص است. بادام زمینی یک گونه بومی نیست. آنها در قرن شانزدهم از آمریکای جنوبی معرفی شده‌اند، احتمالاً توسط تاجران پرتغالی. آنها در ابتدا در مقادیر اندک و به همراه طیف وسیعی از سایر محصولات کشاورزی و امرار معاشی، در حوضه رودخانه گامبیا کشت می‌شدند.
 
این امر در اواسط قرن نوزدهم تغییر کرد. فرانسوی‌ها نگران اتکای روزافزونشان به هندِ تحت کنترل انگلیس برای روغن‌های گیاهی بودند و به دنبال تشویق واردات از مستعمرات خودشان بودند. این مصادف با پایان تجارت برده‌های آتلانتیک بود. برده داران در آفریقای غربی به سوی بازگرداندن کار بردگان در تولید بادام زمینی برای صادرات رانده شدند.  
 
 
تصویر: توده‌ای از بادام زمینی. ولادیسلاو نیکونف / Unsplash ، FAL
 
در نتیجه، صادرات بادام زمینی از سنگال در نیمه دوم قرن 19 رونق گرفت. در سال 1840، بر اساس برآوردی تقریبی یک تن آجیل صادر شد. این صادرات در سال 1898، 95000 تن بود. حجم صادرات تا اواسط دهه 1920 به طور پیوسته رشد می‌کرد. بادام زمینی به طور مداوم تقریباً 90٪ صادرات از سنگال، و در جمع تقریباً نیمی از صادرات از آفریقای غربی فرانسوی، را تشکیل می‌داد.
 
آسیب پذیری آب و هوایی در سنگال امروز عمیقاً توسط مسیر سازماندهی کشت و صادرات بادام زمینی در طی این رونق طولانی، شکل گرفته ، شکل گرفت.
 

آسیب پذیری آب و هوایی

یکی از عوامل مهم، تغییر در محور تولید به سمت دور شدن از حوضه رودخانه گامبیا بود. این امر ناشی از نیاز به گسترش میزان زمینهای زیر کشت و تحت تأثیر توسعه زیرساخت‌های حمل و نقل بود.
 
اولین خط راه آهن در این سرزمین، که در سال 1885 ساخته شد و بین شهرهای بزرگ ساحلی داکار و سنت لوئیس فعال بود، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. Thiès ، یک پست تجاری در طول خط، به یک مرکز مهم برای تجارت گسترده بادام زمینی تبدیل شد. در بیشتر کشورهای در حال توسعه، میراث تاریخی استعمار در وهله اول نقش بسیار مهمی در شکل گیری آسیب پذیری‌ها دارد. نکته قابل توجه این که، Thiès  به دور از حوضه اصلی رودخانه در کشور و در مناطق نیمه خشک واقع بود. این منطقه دارای خاک‌هایی بود که از نظر کشت بادام زمینی مناسب بودند. اما بارندگی تنها منبع در دسترس آب برای محصولات زراعی بود. در نتیجه کشاورزان این منطقه نسبت به نوسان بارندگی بسیار آسیب پذیرتر شدند.
 
 
تصویر: پردازش بادام زمینی روی اسکله‌ها، داکار، سنگال، 1931. Rc1959 / ویکی مدیا ، Commons-CC
 
عامل مهم دیگر، اتکای شرکت‌های بزرگ بازرگانی به اعتبار و بدهی به عنوان وسیله‌ای برای کنترل محصولات زراعی و زراعت بود. بنگاه‌های بازرگانی توانستند با وام به کشاورزان در فصل خشک، که در موعد برداشت محصول بازپرداخت می‌شد، صادرات بادام زمینی را کنترل کنند. به این ترتیب، شرکت‌های بازرگانی و تجاری محصولات کشاورزی را با هزینه بسیار کم و بدون به جان خریدن خطرات ناشی از سرمایه گذاری در تولید محصولات کشاورزی، برای صادرات به دست آورند.
 
و به این ترتیب معامله گران به آسیب پذیری کشاورزان در مقابل تغییر الگوهای فصلی بارندگی وابسته شدند. اگر در فصل خشک سال، کشاورزان درآمد منظم یا وسایل دیگری برای دستیابی به نیازهای بقا می‌داشتند، اقتصاد تجاری نمی‌توانست به شکلی که انجام داد عمل کند.
 
به طور خلاصه، آسیب پذیری آب و هوایی در اقتصاد استعماری پخته شد. این هم در مورد انواع زیرساخت‌هایی که ساخته شده یا ساخته نشده‌اند، و هم در مورد نحوه فعالیت تجارت بادام زمینی صادق است. دولت استعماری و مشاغل فرانسوی فعالیتهای سودآوری را کنترل می‌کردند که موجب تسهیل صادرات کالاهای کشاورزی می‌شدند. آنها خودِ تولید کشاورزی را که ریسک پذیرتر و کم ارزش‌تر بود، به دهقانان سنگال واگذار کردند.
 
این مثال نشان می‌دهد که اختلافات ریشه‌ای عمیق در توسعه زیرساخت‌ها، در الگوهای سرمایه گذاری و در دسترسی به ورودی‌ها، ریشه آسیب پذیری‌های معاصر هستند.
 
منبع: نیک برناردز - University of Warwick